جمعه






دارم از تو مي نويسم
از تو و چشاي روشن
كه نفهميدم چطور شد
زندونيت شدم يه شب من
دارم از تو مي نويسم
از تو و شعر و ترانه
كه شدن همه ي اونها
چشم به راه بي قرارت
دارم از تو مي نويسم
از تو كه چشات زلاله
كه نشد عبور كنم من
از زلالي نگاهت
دارم از تو مي نويسم
از تو كه پُر ِغروري
معني عشق و مي دوني
ولي اما سوت و كوري
آره از تو مي نويسم
از تو كه ديوونتم من
از تو كه مثه ماهي
تو سياهي دل من...
site hit counter