وقتی پا در این دنیا گذاردم
به من اموختند مهربان باشم
وقتی مهربانی کردم
وقتی مهربانی کردم
دوست داشتن را اموختم
وقتی دوست داشتن را اموختم
به من نفرت را هدیه کردند
وقتی نفرت را هدیه گرفتم
به من تنهایی را پیشنهاد دادند
و حال که تنهایی را به خوبی خوب لمس کردم
و حال که تنهایی را به خوبی خوب لمس کردم
با خود میگویم ای تنهاترین تنها ها ای کاش قبل از یاد گرفتن مهربانی
به من تنهایی را می اموختی و هیچ گاه نفرت را به من هدیه نمیکردی
به من تنهایی را می اموختی و هیچ گاه نفرت را به من هدیه نمیکردی
<< Home