
سرزمینی است دلم
که در آن زمزمه است
به لب مردم شهر
همه خوشبخت ز دیدار محبت هستند
شوق پرواز کبوتر دارند
مردم شهر دلم
همگی ساکن آفاق نجابت هستند
*
سرزمینی است دلم
کوچه باغی دارد
که به یک گوشه آن
مردم شهر امیدی به صداقت دارند
تکیه گاهی است پر از غصه و غم
و به یک کوچه آن
پسری هست هنوز
که به دوران طفولیت من
بس شباهت دارد
سرزمینی است دلم
که اگر دست فلک بسته به آن
قفل صد باره بازیگر غم
تپشی هست در آن
که صدای گذر از کوچه روشن دارد
که در آن زمزمه است
به لب مردم شهر
همه خوشبخت ز دیدار محبت هستند
شوق پرواز کبوتر دارند
مردم شهر دلم
همگی ساکن آفاق نجابت هستند
*
سرزمینی است دلم
کوچه باغی دارد
که به یک گوشه آن
مردم شهر امیدی به صداقت دارند
تکیه گاهی است پر از غصه و غم
و به یک کوچه آن
پسری هست هنوز
که به دوران طفولیت من
بس شباهت دارد
سرزمینی است دلم
که اگر دست فلک بسته به آن
قفل صد باره بازیگر غم
تپشی هست در آن
که صدای گذر از کوچه روشن دارد

<< Home