شنبه
Previous Posts
- سری بزن به دفترتمن از تمام حس تو گذشته اموشاخه ي ...
- دیر گاهیست که تنها شده امباز هم قسمت غم ها شده ام...
- مرد، دوباره آمد همانجاي قديميروي پله هاي بانک، تو...
- چه بی صدا و بی نشان در اين زمان و اين مکانفتاده ام...
- آنچه که در وجودم چون آهنی مذاب نعره می کشد و از او...
- مامان يکی از انگشتاشو بالا اوردوگفت اگه همين يکی ...
- غصه اسم منو فرياد ميزنهميگه امروز روز دل بريدنهکو...
- چراغش در بي چراغي اين خانه مي سوختو دلش از بي خيا...
- ای همه گلهای ازسرما کبودخنده هاتان را که ازلبها ر...
<< Home