سه‌شنبه


زمانی عاشق صدایش بودم جاودانه
عشقش را کیمیا میدانستم بی بهانه
وای که دیوانه وار می پرستیدمش بی رحمانه
وای که بر خاک سیاهش نشاندم ورفتم
ناله ای در خواب صبر کن صبر
لیکن من میرفتم و به گور سیاهش میسپردم
وای از درد و رنجم بی فریاد
ناله ای در خواب دگر نمی خواهمت
وای بر من خدایا پشیمانم
ای ناله در خواب که گور سرد میسپارمت پشیمانم
site hit counter