سه‌شنبه


من به تو اصرار میکنم بر گر د
به خوب بودنت اقرار میکنم بر گرد
کناره پنجرهمی ایستم و
۱۰۰۰ مرتبه تکرار میکنم بر گرد
میان این همه عابر میان این همه دست
ببین فقط به تو اصرار میکنم بر گرد
تمام عاشقی ام بها نه ی خو بم
تو فکر میکنی انکار میکنم بر گرد
منم و اینهمه تنهایی و شکست ها
اری.........
به بی کسی ام اقرار میکنم بر گرد



گاهی شبا،گریه کنون، میام در خونه ی تو
داد میزنم، میگم منم، عاشق دیونه ی تو
می گم منم اون که شده، اسیر مهربونی یوووو
اون که یه عمر عاشق به اون همه لطف و صفا
وقتی تویی، دنیای تو، کار دلم گیر می کنه
حسادت قلب منو،از آدما سیر می کنه
میام در خونه ی تو می گم به فریادم برس
رو می کنم به آسمون می گم به داد من برس
آخه تو محبوب منی ،عزیز من، خوب منی
ای تویی خدای من، خدای با صفای من
تو روحمی ،تو جونمی،تو قلبمی،تو خونمی،
خدای مهربون من عشق تو،توی خون من





نور نگاه ...
تو را مي خوانم و هر شب به يادت مي كشم آهي
كه تو دوري و من اينجا نشستم بر سر راهي
تو را مي جويم و حتي نمي بينم تو را در خواب
گدا هرگز نشايد خواب ديدن صورت شاهي
مرا منع است ديدار رخ تو نازنين ، زيرا
كه من ديوانه تر گردم اگر بينم رخ ماهي
نمي داني عزيز دل چه شوري در دلم دارم
چرا خواندي فراقت را تو كه از عشق آگاهي ؟
تو رفتي ، خانه ام اما هنوز از عشق لبريز است
دلم هرگز نكرده نازنين در عشق ، كوتاهي
تو كه باشي سرود من پر از عطر شقايقهاست
و روز رفتنت اما پرم از حس جانكاهي
نمي خواهم ز تو چيزي عزيز دل در اين دنيا
فقط نور نگاهت را بتابان بر دلم گاهي
site hit counter